- عنوان درس: ادب، آداب دارد
- موضوع درس: اخلاق
- هدف کلی: بیان اهمیت و آثار مودب بودن
- روشهای انتقال مفاهیم دینی: مسابقهای، داستانی، حدیثی، کارتی، پاورپوینتی.
متن و محتوا:
- امام على (ع) «لا زینَهَ کَالاْدبِ؛ هیچ زینتی مانند ادب نیست.»
- آیا میتوانید برخی از رفتارهای افراد با ادب را نام ببرید؟
- برای آشنایی بیشتر با این رفتارهای مودبانه به نکات زیر توجه کنید …
- سلام و احوالپرسی: یکی از رفتارهای مودبانه، سلام کردن به دیگران است. «سلام» از نامهاى مقدّس خداوند است. خداوند در قرآن به پیامبر مىفرماید: «وَ اِذا جاءَکَ الَّذینَ یُؤْمِنوُنَ بِایاتِنا فَقُلْ سَلامٌ عَلَیْکُمْ ؛ هرگاه کسانى که به آیههای ما ایمان دارند، نزدت آیند (به آنان ) بگو: سلام بر شما.» امام صادق (ع) درباره آداب سلام کردن فرمودند: «کوچکتر به بزرگتر سلام کند و عابر به کسی که نشسته و گروه اندک به گروه بسیار سلام کند.»
- اجازهی ورود: اجـازه گـرفـتـن بـراى ورود بـه مـنـزل یـا محل کار افراد ـ اگر چه صمیمى ترین دوست انسان بـاشـنـد ـ نـشـانـهی ادب است. قرآن کریم ما را به این ادب نیز سفارش کرده و مىفرماید: یـا اَیُّهـَا الَّذیـنَ امـَنُوا لا تَدْخُلُوا بُیُوتاً غَیْرَ بُیُوتِکُمْ حَتّى تَسْتَاءْنِسُوا وَ تُسَلِّمُوا عَلى اءَهْلِها ذلِکُمْ خَیْرٌ لَکُمْ لَعَلَّکُمْ تَذَکَّرُونََ فَاِنْ لَمْ تَجِدُوا فیها اءَحَداً فَلا تَدْخُلُوها حَتّى یُؤْذَنَ لَکُمْ وَ إِنْ قیلَ لَکُمُ ارْجِعُوا فَارْجِعُوا هُوَ اءَزْکى لَکُمْ وَاللّهُ بِما تَعْمَلُونَ عَلیمٌ ـ اى کـسـانـى که ایمان آوردهاید! در خانههایى غیر از خانهی خود وارد نشوید تا اجازه بگیرید و بـر اهل آن خانه سلام کنید. این براى شما بهتر است. شاید متذکر شوید. و اگر کسى را در آن نـیـافتید، وارد نشوید تا به شما اجازه داده شود و اگر گفته شد ((بازگردید)) بازگردید؛ این براى شما پاکیزهتر است؛ و خداوند به آنچه انجام مىدهید، آگاه است. شاید کسى گمان نمىبرد که آن دوستى بریده شود و آن دو رفیق که همیشه همراه یکدیگر بودند، روزى از هم جدا شوند. مردم یکى از آنها را بیش از آن اندازه که به نام اصلى خودش بشناسند، به نام دوست و رفیقش مىشناختند. معمولاً وقتى که مىخواستند از او یاد کنند، توجه به نام اصلیش نداشتند و مىگفتند: «رفیق …». آرى او به نام «رفیق امام صادق» معروف شده بود، ولى در آن روز که مثل همیشه با یکدیگر بودند و با هم داخل بازار کفشدوزها شدند، آیا کسى گمان مىکرد که پیش از آنکه آنها از بازار بیرون بیایند، رشتهی دوستیشان براى همیشه بریده شود؟!