در ایران در هیچ مقطع تحصیلی اعم از دبستان تا دکتری و هیچ مرجع آموزش اعم از کانون وکلا و کارشناسان و دوره های آموزشی قضاوت در مورد شیوه درست پاراگراف نویسی آموزش داده نمی شود، به همین اساس، حتی بسیاری از نویسندگان بزرگ قادر به انتقال مطلب و افکار به شیوه مطلوب نیستند و ضوابط پاراگراف ها رعاییت نمی نماید. از مهم ترین ویژگی های یک پاراگراف باید این باشد که پیرامون یک موضوع بحث نماید و انسجام موضوعی داشته باشد به گونه ارتباط هر جمله با جمله قبل مشخص باشد؛ یک پاراگراف نباید به موضوعات گوناگون بپردازد.
زیرا باعث عدم تمرکز بر روی بحث مورد نظر می شود و مطلب به خواننده به خوبی منتقل نمی شود؛ برای این که وحدت موضوعی داشته باشد باید ارتباط هر جمله با جمله قبل حتی الامکان مشخص باشد؛ برای این برقراری ارتباط لازم است از کلمات ربطی استفاده شود. هر پاراگراف باید حاوی یک فکر اصلی باشد که از آن به موضوع پاراگراف یاد می نماییم، مناسب است موضوع پاراگراف در سطر اول آن قید شود تا خواننده با خواندن جمله اول پاراگراف از محتوای بحث پاراگراف اطلاع پیدا نماید (در ادامه بحث انواع پاراگراف ها توضیح داده می شود).
الگوهای ساختاری پاراگراف:
بر اساس توصیـه ی نویسندگان مجرب و آنچه در بسیاری از کتاب های نگارش آمده است رایج ترین مکان قرار گرفتن جمله ی موضوع در ابتدا یـا نزدیک به ابتدای پاراگراف است. مثالهایی که تاکنون در این فصل ارائه شد همگی از این الگو تبعیت میکند. اما نویـسندگان ماهر علاوه بر این الگوی معمول از الگوهای ییچده تری نیز بهره میگیرند. در واقع، محل قرارگرفتن جملهی موضوع بسته به این است که نویسنده کدامیک از راهکارهای سه گانه زیر را برای بسط پاراگراف برگزیده باشد: پاراگراف مستقیم، پاراگراف چرخشی، پا فاراگراف تعلیقی.
پاراگراف مستقیم:
پیش از این گفته شده که به لحاظ محتوایی پاراگرافها به چهـار دسته تقسیم میشوند که عبارتند از پاراگراف مقدمه، پاراگرافهای پشتیبان، پاراگراف انتقالی، و پاراگراف نتیجهگیـری. پاراگراف مستقیم که درایـن فصل معرفـی میشـود الگـوی بسیار رایجی اسـت کـه بـرای نگـارش پاراگرافهای پشتیبان از آن بهره گرفته میشود. در پاراگراف مستقیم که رایج ترین الگوی نگارشی اسـت جمله موضوع در ابتدا یا نزدیک به ابتدای پاراگراف میآید. در ایـن نوع از پاراگرافها جملههای پشتیبان بعد از جمله ی موضوع قرار میگیرند.
متن زیر نمونه ای از پاراگرافهای مستقیم است که در آن جملهی موضوع وجود تنافضی را اعلام میکند و بقیهی پاراگراف که متشکل از جملههای پشتیبان است دو سوی این تناقض را بـسط مـیدهند. ساختار پاراگراف کاملا شفاف و سنجیده است. دو گروه از جمله های پشتیبان به بسط دو سوی این تناقض میپردازند و حرکت از سویی به سوی دیگـر به کمک کلمه «اما» مشخص شده است. در جزیـرهی قشم تناقضی وجـود درد که بلافاصله توجه هـر مسافر نکته سـنج را جلب میکنـد. در سمت شرقی جزیره طبیعت بکر و مردم فقیردر کنار هم همزیستی آرام و بی سر و صدایی دارند. این مردمان چنان در کنار قلعهی پرتغالی ها آرمیده اند که گویی همچنان در عصر صفویه به سر میبرند و از شر و شور دنیای امروز بـیخبرند.
از بلندای قلعه مـیتوان جنگلهای حرا را دید که مامن مرغهای دریایی، درناها، و پرندگان زیبای کم یاب است و محلی برای درآمد قایقرانان. اما در سوی دیگر جزیره همه چیز متفاوت است. ساختمانهای بلند، مراکز خرید بزرگ و گرانقیمت، بازارهـای شلوغ و پر سر و صدا، خیابانهای پر رفت و آمد و انبوه مسافرانی که به بهانه خریـدی ارزانتـر بـه آنجا وارد شدهانـد و در برگشت مایوسانه دریافتهاند که کلاه گشادی به سرشان رفته است آنچنان نیمه غربی جزیره را دگرگون کردهاند که گویی به دنیای دیگری پا گذاشتهاید.
باید توجه داشت که گاه بعد از جملهی موضوع مـیتوان در قالب جملههای تحدیدی موضوع را محدود کرد یا این کـه چبـزی را مطرح کرد که در مقابل فکر مرکزی پاراگراف است. در مثال زیر ابتدا جملهی موضوع میآید که فکر مرکزی آن «عواقب وخیم اثر گلخانهای» است. سپس، جمله تحدیدی دامنـهی جملهی موضوع را محدود می کند و تاکید بیشتری بر آن می گذارد. در انتها دو جملهی پشتیبان به تبیین و بسط جملهی موضوع میپردازند.
” اثر گلخانهای” که در اثر آن درجهی حرارت اتمسفر زمین به علت سوختن هیدروکربنها افزاش می یابد ممکـن است در طی یک یا دو دههی آینده عواقب وخیمی برای سیارهی مــا داشته باشد. درست است که پیش از این حوادث هولناک مشابه ای روی دادهاند و از آنها جان سالم به در برده ایم، اما این بار تفاوتی مهم وجود دارد. اطلاعات ما دربارهی اثر گلخانهای بسیار بیشتر از چیزهایی است که دربارهی حملهی موجودات فضایی یا جهش ژنی در اثر آزمایش بمب اتمی می دانیم. اثر گلخانه ای هم اکنون در راه است و دلایل محکمی در اختیار داریم که نشان می دهد نه تنها اثر گلخانه ای به تاخیر نخواهد افتاد و سرعتاش کم نخو!هد شد بلکه مانند یک بمب اتم بزرگ سطح زمین را دگرگون خواهد کرد.
بنا بر این در پاراگرافهای مستقیم میتوان دو الگو را از هـم باز شناخت. در الگوی اول ابتدا جملهی موضوع، سپس جملهی تحدیـدی و در انتها جملههای پشتیبان میآیند. ولی در الگوی دوم بعد از جملهی موضوع جملهی تحدیدی قرار میگیرد.
پاراگراف چرخشی:
در فصل قبل که در آن به بررسی پاراگرافهای مستقیم پرداخته شد، دیدیم که جملهی موضوع در این نوع پاراگرافها در ابتدا یا نزدیک به ابتدای پاراگراف قرار میگیرد. در این فصل به نوع دیگری از پاراگراف میپردازیم که در آن جملهی موضوع کـاملا از ابتدای پاراگراف فاصله میگیرد. این نوع پاراگراف که چرخشی نامیده میشود، همانند پاراگراف مستقیم رایج نیست ولی آشنایی با آن کمک میکند تا بتوانید هم نوعی تنوع ساختاری در نوشتههایتان ایجاد کنید و هـم تاثیرات ویژهای برمخاطبانتان بگذارید. در پاراگراف چرخشی، نه تنها بیان جملهی موضوع به تاخیر میافتد بلکه نویسنده به کمک یک یا دوجمله تحدیدی بر علیـه آن موضعگیـری میکند.
در نتیجه، در این نوع پاراگرافها چرخـشی تند به سوی جملهی موضـوع صورت میگیـرد و این چرخش در کـانون توجه بـه کمک کلمههایی مانند «اما»، «ولی»، «در حالی که» و مانند آن که نشان دهندهی نوعی تضاد هستند عملی میگردد. این چرخش تنـد باعث مـیشود کـه جملهی موضوع و فکر مرکزی مورد تاکید قرار گیرند. به این ترتیب، وقتی فکر مرکزی پاراگراف اعلام شد بر ادامهی پاراگراف تسلط پیدا مـیکند و هر چیزی که گفته میشود فقط باید به منظور بسط آن باشد. پاراگراف زیر که در همین بخش استفاده شد و در اینجا تکرار مـیشود نمونه سادهای از پاراگرافهای چرخشی است.
بـراسـاس توصـیه نویسندگان مجـرب وآنچـه در بسیاری ازکتابهای نگارش آمده است رایجترین مکان قرار گرفتن جملهی موضوع در ابتدا یا نزدیک به ابتدای پاراگراف است. مثال هایی که در این فصل ارائه شد همگی از این الگو تبعیت می کنند. اما نویسندگان ماهر علاوه بر این الگوی معمول از الگوهای پیچیده تری نیز بهره می گیرند. در واقع، محل قرار گرفتن جمله موضوع بسته به این است که نویسنده کدامیک از راهکارهای سهگانهی زیر را برای بسط پاراگراف برگزیده باشد :
پاراگراف مستقیم، پاراگراف چرخشی و پاراگراف تعلیقی:
در این پاراگراف ابتدا در جملههای تحدیدی کانون توجه فقط به یکـی از الگوهای نگارشی جلب میشود. جملهی سوم همـراه با معکوس کـردن جهت پاراگراف به کمک کلمـهی «اما» به بیان فکر مرکزی پاراگراف میپردازد که عبارت است از «الگوهای پیچیدهتر». سپس، جملهی پشتیبان این فکر مرکزی را بسط میدهد. پاراگراف زیـر نمونهی دیگـری از پاراگرافهای چرخشی اسـت. در این پـاراگراف ابتـدا نویسنده توجه مـا را به ریاضـت و انـضباط در زنـدگی خصوصی گانـدی جلـب میکند و موفقیت های سیاسی او را از روی خوش شانسی تلقـی مـیکنـد.
امـا بـا چرخشی ناگهـانی ادعـا مـیکنـد که بین موفقیـت هـای سیاسـی و انـضباط شخصی او رابطهای منطقی وجود دارد. بعد بـه کمک چند جملهی پـشتیبان تلاش مـیکند این ادعا را به کرسی بنشاند. وقتی به گاندی و به ریاضتهایی که به خود میداد، به روزه گرفتن اش و به سنگ بر شکم بستن اش میاندیشیم او را انسانی فوق العاده مییابیم که از لحـاظ سیاسی خوش شانس بـود. ولـی رابطـهی میـان رفتارهایش در زندگی خصـوصی و راه و روشهای سیاسی اش کاملا منطقی به نظر می رسد.
ریاضت های خصوصی گاندی به او کمک کرد تا به درجهی بالایی از انضباط دسـت یابد، انضباطی که او را قادر ساخت با شجاعتی خارق العاده بحرانهای سیاسی را پشت سر بگذارد. خویشتنداری او نیز مثال زدنی بود؛ جای تردید است که اگر او مردی بـود که گرایش های این دنیایاش بیشتر بود میتوانست میلیونها همـوطن خود را به سوی اتخاذ سیاست مقاومـت منفی رهنمون شود.
پاراگراف تعلیقی:
آخرین الگوی چینش جملههای پاراگراف مربوط به پاراگراف تعلیقی میشود. در این الگو به جای ایجاد چرخشی ناگهانی، پاراگراف طوری نوشته میشود که به تدریج به یک نقطهی اوج منتهی میشود. به این نوع پاراگراف، پاراگراف اوجی نیز میگویند. این نقطه اوج همان جملهی موضوع و فکر مرکزیپـاراگراف اسـت. در واقـع، این نوع پاراگراف حرکتاش را با بحث و مثال یا توصیف شروع میکند و بـا معلق نگاه داشتن نکتهی اصلی، خواننده را تا آخر پاراگراف منتظر نگه می دارد تا این که در آخرین جمله یعنی جملهی موضوع این تعلیق را میشکند و نکتهی اصلی را بیان میکند.
به نمونههای زیر توجه کنید:
در اوایل قرن چهاردهم، اروپای شمالی دچار قحطی دهشتناکی شد. در این حین،بی ثباتی اقتصادی باعث شد تا همهی پادشاهیهـا ورشکسته شوند. بعد، در سالهای ۱۳۴۸-۱۳۵۰ بدترین طـاعون تاریخ این قاره را به تباهی کشاند و شاید نیمی از جمعیتآن را کشت. بنابر این، چندان جای تعجب نیست که ایـن دوره، دورهی نـا آرامیهای سیاسی و اجتماعی بود؛ ثبات ظـاهری فئودالیسم از مواجهه با این فاجعههای گوناگون عاجزماند. مردی که زمانی برنامه نرم ابزاری ـ بی نظبری برای کامپیوترها نوشته بود در کنار خیابان گدابی میکند تا چند سکهای به دست آورد وبطریمشروبی بخرد.
زنیکه شوهرش ترکش کرد چون نتواسته بود الکل را کنار بگدازد گیج و مبهوت روی نیمکت پارک نشسته است و ابلهانه برای رهگذران سر تکان می دهد. نوجوانی سراسیمه ، مشـوش درهرفرصتی که به اودست دهد به گـنجهی مشروب والدیـناش سرک می کشد. اگرچه این افراد هرگز یکدیگر را ندیدهاند ولی به بلای مشترکی دچار شده اند. اگر همهی آنها را در یک اتـاق میگذاشتند هر یک الکلی بودن دیگری را تـشخیص میداد. با این وجود، نقطه ی اشتراک اصلی همهی آنها این است کـه نمیتوانند الکلی بودن خودشان را تشخیص دهند و این بدترین مشخصه ی بیماری آنهاست.
تا خود فریبی الکلیها درهم نشکند امیدی به موفقیت موثرترین روشهای درمانی هم نیست. اگرچه جملههایی که دراینجا تحت عنوان “بحث” آمده اند در حقیقت به پشتیبانی فکر مرکزی می پردازند، ولی نمی توان آن ها را جملههای پشتیبان نامید زیرا وقتی آنها را میخوانیم نمیدانیم از چه چیزی پشتیبانی مـیکنند چون جملهی موضوع هنوز مطرح نشده است و در انتها خواهـد آمد. به تعلیق در آوردن فکر مرکزی باعث میشود تا ایـن الگوی نگارشی به الگویی جذاب و در عین حال بسیار مشکل بدل شود.
به مجرد این که به نگـارش پـاراگراف های تعلیقـی تسلط یافتید درخواهید یافت که این الگو به ویژه برای آغازکردن و پایان دادن به مقاله مفید است. پاراگراف آغازینی که به جملهی موضوع ختم میشود و موضوع مقاله یا دیدگاه نویسنده را مطرح میکند میتواند علاقه و اشتیاق خواننـده برای خواندن بقیهی مقاله را شدیداً برانگـیزد. یـک پاراگراف تعلیقی در انتهای مقاله نیز به نویسنده این امکان را میدهد که «ضربه نهایی« را وارد کند، البته در صورتی ک نکتهی مهمی را بـرای پایان مقاله نگه داسته باشد.
وحدت موضوعی در پاراگراف:
در بخش قبل ساختمان پاراگراف مورد بحث قـرارگرفت وانواع جملههای آن از لحاظ ساختاری معرفی شد. جملههـای اصلی تشکیل دهندهی یک پاراگراف عبارتند از جـملهی موضوع، جملههـای پـشتیبان، و جملهی نتیجهگیری. هـمچنین، گفـته شد که جملههـای پـشتیبان از جهت رابطهای که با جملهی موضوع دارند به دو دستهی جملههای پـشتیبان اصلی و جملههای پشتیبان فرعی تقسـیم مـیشوند. اما بحـت پیرامون جملههای پشتیبان، بحب پیچیده ای است که نیاز به توضـیح و بـسط بـیشتری دارد.
در حقیقت، این که پشتیبانی از ادعا و فکرمرکزی جملهی موضوع چگونه باید صورت گیرد و اساساً این که پشتیبانی به چه معناست خود بحث مفـصلی را در اصول و روش نگـارش به خود اختـصاص مـیدهـد کـه به وحدت موضوعی پاراگراف مربوط میشود. در کنارانسجام خطی پاراگراف که متعاقباً توضیح داده خواهـد شد، یکـی از مهـمتـرین ویژگی های یک پاراگراف خوب است. وحدت موضوعی رابطه ی عمودی است که میان جملههـای پـشتیبـان و اندیشهی ناظر بر پاراگرف برقرار است.
اگر چـنین رابطهای میان کلیـهی جملههای پشتیـبان یک پاراگراف و جملهی موضوع آن برقرارباشد از پاراگراف دارای وحدت موضوعی است و اگر چـنین رابطهای وجود نداشـته اباشد پاراگراف فاقد وحدت موضوعی است. اما نکتهی اصلی در ایـن است که ایـن رابطـه از چه نـوعی اسـت. چگونگی این رابطه به روش بسط پاراگراف بستگی دارد. در این بخش ابتدا سه روش اصلی بـسط پاراگراف معرفی خواهند شد که عبارتند از مثال، توصیف و استدلال.
دیدگاه کاربران
سلام علیکم وقت بخیر
امکانش هست یک نمونه پاراگراف چرخشی و یک نمونه پاراگراف تعلیقی دیگری به غیر از موارد ذکر شده ارسال کنید.
تشکر
دیدگاه کاربران
سلام وقت بخیر
لطفا از طریق پیام رسان واتساپ (۰۹۳۳۹۴۹۹۹۷۶) پیگیری کنید تا فایل تکمیلی براتون ارسال بشه
با تشکر
دیدگاه کاربران
سلام. ببخشید می شود یک نمونه پاراگراف چرخشی و یک نمونه پاراگراف تعلیقی و یک نمونه پاراگراف مستقیم از نوع اول و یک نمونه پاراگراف مستقیم از نوع دوم به غیر از مواردی که گفته اید برایمان بفرستید.
دیدگاه کاربران
سلام
وقت بخیر
اصول و قواعد پاراگراف بندی (اصول و قواعد پاراگراف بندی)
دیدگاه کاربران
سلام پاراگراف نویسی. شامل مثال روایی وکوتاه ومبسوط میخواستم لطف کمکم کنید
دیدگاه کاربران
سلام
روز بخیر
دو مورد فایل دستمون هست در این مورد شما
لطفا از طریق ۰۹۳۳۹۴۹۹۹۷۶ در ارتباط باشین
تا فایل ها ارسال بشه خدمتتون