معماری بدون معمار:
پژوهشی درباره ی زیستگاه های سنتی در تونس، نخستین اثر از رشته بررسی هایی که یونسکو در سراسر جهان انجام می دهد: در تمامی مناطق جهان نوعی معماری وجود دارد که در دایره المعارف ها یا اثرهای دانشمندان مربوط به ظهور معماری، بسیار کم از آن سخن رفته و بدین ترتیب، در حاشیه ی تاریخ معماری و ساختمان قرار گرفته است. منظور، همان معماری سنتی یا بومی است که غنایی استثنایی دارد و از سرزمینی به سرزمین دیگر، تنوع پیدا می کند. این معماری، نام معماران آن را بر خود ندارد، درست به این جهت که بدون ایشان بوجود آمده است.
این معماری در دفترهای کار و بر روی صفحه طراحی شکل نمی گیرد و تابع مقررات و قواعدی که در مدارس هنرهای زیبا یا دانشگاه ها تدریس یا تحمیل می شود، نیست. این معماری اگرچه ثمره ی یک سنت قدیمی و مهارت ساکنان است (چه آنان خود، خانه هایشان را می سازند)، در عین حال بازتاب یک سازمان اجتماعی مشخص نیز هس و گواه کاربرد درست و مصالح موجود در محل، بشمار می رود. این معماری که مشخص کننده ی یک منطقه است، به شرایط اقلیمی منطقه کاملاً پاسخ می دهد. شاید پس از نمایشگاهی که موزه ی هنر جدید نیویورک، طی سال های ۶۵-۱۹۶۴، با مضمون «معماری بی معمار» ترتیب داد، تنها چند سالی است.
معمارانی که از «سبک بین المللی» به ستوه آمده اند، جامعه شناسان، مردم شناسان و جغرافی دانان، با علاقه و سرعت زیادی درک این معماری را که تا آن زمان ناشناخته مانده یا دست کم خوب شناخته نشده بود، آغاز کردند. بررسی های معدودی که تنی چند از دانشمندان بدان ها پرداخته بودند، هنوز اثرهایی بر جای ننهاده بود. بنابراین برخی کارشناسان فقط هنگامی به اصالت مفهوم ساختمان در مناطق پی بردند که خطر هایی ناشی از یک معماری عمومی که طرفدارانش آن را برای همه ی نواحی و هرنوع آب و هوایی تجویز می کردند، نقاب از چهره برداشتند. واضح است، مسکن هایی از نوع آنچه ناشی از سنت روستایی است، بنحو قابل ملاحظه ای همچنان قابل استفاده مانده اند.
این بناها ناشی از نحوه ی زندگی است و اقتصادی است که هنوز در بسیاری از مناطق روستایی وجود دارد. رابطه ی محیط و مسکن در آن آشکار و بسیار ساده تر قابل تشخیص است تا در معماری هایی که در متن پیچیده ی شهرهای بزرگ غربی جای گرفته اند. شکل و بیان معماری این بناها، بنابراین، ناشی از پژوهش در زیبایی شناسی نیست، بلکه از شناسایی عمیق و غالباً نیمه آگاهانه مناظری که سرچشمه ی مصالح اند، پدید می آید. سازنده ی محلی با ساختن بنا، نیازهای اجتماعی و فرهنگی خویش را بیان کرده و تعادلی، هرچند ناپایدار، اما واقعی، میان مسکن خود و محیطی که خواسته است از گزند آن در امان بماند، بوجود آورده است.