رضایت شغلی:
به واکنشهای شناختی، عاطفی و سنجشی افراد، نسبت به شغلشان اطلاق میگردد. عوامل مهم در رضایت شغلی شامل دو گروه عوامل میباشند که توسط زنجیرهای از پژوهشهای مختلف مشخص شدهاند. یک گروه شامل عوامل سازمانی و گروه دیگر شامل عوامل شخصیتی میباشد. از عوامل سازمانی میتوان به سیستم پاداش، کیفیت شخصی پایگاه و ارشدیت، عزت نفس بالا، خوش بین بودن، رضایت از زندگی و عوامل ژنتیکی اشاره کرد. عواملی که بر رضایتمندی شغلی تأثیر میگذارند را میتوان به عوامل درونی و عوامل بیرونی تقسیم نمود. عوامل بیرونی به نوبه خود شرایط کاری و مناسبات بین شخصی در کار تقسیم میشود.
معانی و مفاهیم:
مطالعات هاثورن در یک کارخانه ی الکتریکی واقع در شیکاگو انجام شد نشان داد که روحیه ی کارکنان و خشنودی انان بهره وری را افزایش میدهد.بعد از ان حوزه ی مدیریت بر رضایت شغلی متمرکز شد چون این عقیده وجود داشت که رضایت شغلی باعث افزایش عملکرد و کاهش غیبت از کار و حفظ کارکنان شایسته میشود. وقتی فرد احساس کند کاری را که انجام میدهد ارزش و اهمیتی در شناخته شدن وی دارد رضایت شغلی و حس نشاط به او دست میدهد.بنابه عقیده ی رابینز رضایت شغلی احساس مثبت فرد درباره ی شغل خود درنتیجه ی ارزشیابی از ویژگی های ان شغل
آنها معتقدند اگر شغلی طوری طراحی شود که امکان حضور این ویژگی ها در انها افزایش یابد سه و ضعیت در کارکنان رخ میدهد:
- احساس معنا در کار تجربه شده
- احساس مسیولیت برای پیامدهای کار تجربه شده
- آگاهی از نتایج فعالیت های مرتبط با کار
تاریخچه ی رضایت شغلی:
یکی از مشارکت های عمده در مطالعه ی مربوط به رضایت شغلی مطالعات هاثورت بوده و اغاز این مطالعات به التون مایو نسبت داده شده است.این مطاله نشان داد که چگونه در کار کردن یک فرد نه تنها تغییرات محیطی بلکه عامل اجتماعی هم موثر است.این یافته ها شواهذد نیرومندی مبنی بر اینکه مردم برای رسیدن به هدف هایی غیر از پول کار میکنند. تیلور عقیده داشت که تصمیمات مبتنی بر روش های سنتی و قواعد حاصله از تجربه باید با رویه های عینی که حاصل بررسی دقیق فرذد در حال انجام کار هستند جابجا شوند.