تحقیق در مورد علت سکوت امیرالمومنین

  • شناسه محصول: 7536prje
  • دسته:
  • تاریخ انتشار : 1398/04/13
  • آخرین بروز رسانی : 1403/07/27
  • تعداد فروش : 869
  • تعداد بازدید : 1736

تومان10,000

جزئیات بیشتر

  • نوع فایل
    • ورد : 19 صفحه
  • حجم کیلوبایت 36

اشتراک گذاری

  1. سروش

سکوت حضرت علی (ع) و علل آن:

بعد از رحلت پیامبر، بر اثر شرایط خاصی که ایجاد شده بود، حضرت علی (ع) مجبور شد به مدت ۲۵ سال از صحنه اجتماع به طور خاصی کناره بگیرد و سکوت اختیار کند، آنحضرت در این مدت نه در جهادی شرکت کرد و نه در اجتماع به طور رسمی سخن گفت، شمشیر در نیام کرد و به وظایف فردی پرداخت. این سکوت وگوشه گیری طولانی برای شخصیتی که در گذشته در متن اجتماع قرار داشت ودومین شخص جهان اسلام ورکن بزرگی برای مسلمانان به شمار می رفت سهل وآسان نبود. روح بزرگی، چون حضرت علی – علیه السلام می خواست که بر خویش مسلط شود وخود را با وضع جدید که از هر نظر با وضع سابق تضاد داشت تطبیق دهد.

فعالیت های امام ـ علیه السلام در این دوره در امور زیر خلاصه می شد:

  1. عبادت خدا، آن هم به صورتی که در شان شخصیتی مانند حضرت علی – علیه السلام بود; تا آنجا که امام سجاد عبادت وتهجد شگفت انگیز خود را در برابر عبادت های جد بزرگوار خود ناچیز می دانست.
  2. تفسیر قرآن وحل مشکلات آیات وتربیت شاگردانی مانند ابن عباس، که بزرگترین مفسر اسلام پس از امام ـ علیه السلام به شمار می رفت.
  3. پاسخ به پرسش های دانشمندان ملل و نحل دیگر، بالاخص یهودیان ومسیحیان که پس از درگذشت پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم برای تحقیق در باره اسلام رهسپار مدینه می شدند وسؤالاتی مطرح می کردند که پاسخگویی جز حضرت علی ـ علیه السلام، که تسلط او بر تورات وانجیل از خلال سخنانش روشن بود، پیدا نمی کردند. اگر این خلا به وسیله امام – علیه السلام پر نمی شد جامعه اسلامی دچار سرشکستگی شدیدی می شد. وهنگامی که امام به کلیه سؤالات پاسخ های روشن و قاطع می داد انبساط و شکفتگی عظیمی در چهره خلفایی که بر جای پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم نشسته بودند پدید می آمد.
  4. و … .

نخستین برگ ورق می خورد:

نخستین برگ این فصل در لحظه ای ورق خورد که سرمبارک پیامبر گرامی صلی الله علیه و آله و سلم بر سینه امام ـ علیه السلام بود وروح او به ابدیت پیوست. حضرت علی ـ علیه السلام جریان این واقعه را در یکی از خطبه های تاریخی خود (۲) چنین شرح می دهد:

یاران پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم که حافظان تاریخ زندگی او هستند به خاطر دارند که من هرگز لحظه ای از خدا و پیامبر او سرپیچی نکرده ام. در جهاد با دشمن که قهرمانان فرار می کردند و گام به عقب می نهادند، از جان خویش در راه پیامبر خدا دریغ نکردم. رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم جان سپرد در حالی که سرش بر سینه من بود و بر روی دست من جان از بدن او جدا شد و من برای تبرک دست برچهره ام کشیدم. آنگاه بدن او را غسل دادم و فرشتگان مرا یاری می کردند. گروهی از فرشتگان فرود آمده گروهی بالا می رفتند و همهمه آنان که بر جسد پیامبر نماز می خواندند مرتب به گوش می رسید; تا اینکه او را در آرامگاه خود نهادیم. هیچ کس در حال حیات و مرگ پیامبر صلی الله علیه و آله و سلم از من به او سزاوارتر و شایسته تر نیست.

هنوز بررسی‌ای ثبت نشده است.
اولین نفری باشید که دیدگاهی ارسال می کند.
  • آدرس ایمیل شما به هیچ وجه منتشر نخواهد شد.
  • فیلدهای الزامی با * مشخص گردیده است.

تنظیم کننده فایل

امیر پیرعلیلو

آخرین ویرایش‌ توسط: امیر پیرعلیلو

کارشناس پسیو هلدینگ های وب ـ مهندسی تجارت الکترونیک از دانشگاه تبریز ـ عضو شورای علمی دانشجویی دانشگاه مدیریت صنعتی