مدیریت استراتژیک تکنولوژی:
گرچه تدوین استراتژی تکنولوژی تا حد زیادی از منطق تدوین دیگر استراتژیها پیروی میکند، اما به دلیل ماهیت ویژهی تکنولوژی، تدوین استراتژی آن نیز با مسایل ویژهای روبهروست. بهطور کلی در این معنا تردید نیست که استراتژی تکنولوژی یکی از مهمترین استراتژیهای کارکردی (وظیفهای) در هر بنگاه است و باید پشتیبانی کنندهی هدف های استراتژی بزرگ (مادر) سازمان باشد.
استراتژی تکنولوژی و ملاحظات خاصی که باید در تدوین آن رعایت گردد، از مباحث کلیدی در حوزهی مدیریت تکنولوژی است. و از آنجا که خود مدیریت تکنولوژی حوزهی بسیار متحول و پویایی است، طبیعتاً مبحث استراتژی تکنولوژی نیز باید مبحثی پویا و در عین حال پیچیده باشد.
مدیریت تکنولوژی:
تکنولوژی و مدیریت آن، پدیده جدیدی نیست. انسان همواره از تکنولوژی استفاده و آن را مدیریت کرده است. تکنولوژیهای پیشرفته با تاکید بر اثربخشی، ارزش افزایی و سرعت، اقتصاد جهانی را به شدت دگرگون ساخته است. همه سازمانها زیر فشارند تا کارهای بیشتری را سریعتر، بهتر و با منابع کمتری انجام دهند.
مدیریت تکنولوژی به عنوان شایستگی محوری محسوب شده و به گونه عملی برای بقا و رشد هر بنگاهی ضروری است. مدیریت تکنولوژی، هنر و علم خلق ارزش با استفاده از تکنولوژی در کنار سایر منابع سازمان است. شرکتهایی که بتوانند در فضای امروزی به حیات خود ادامه دهند و موفق باشند، توان رویارویی با انواع چالشها از جنس سرعت، هزینه و کیفیت را دارند.
تعریف مدیریت تکنولوژی:
- مدیریت تکنولوژی، در واقع مدیریت سیستمی است که خلق، کسب، و بهکارگیری تکنولوژی را ممکن میسازد و شامل مسوولیتی است که این فعالیتها را در راستای خدمت به بشر و برآورده ساختن نیازهای مشتری قرار میدهد.
- مدیریت تکنولوژی یک مبحث بینرشتهای است که علوم، مهندسی، و مدیریت را بههم پیوند میزند. از دیدگاه مدیریت تکنولوژی، تکنولوژی اصلیترین عامل تولید ثروت است که میتواند عواملی همچون ارتقاء دانش، سرمایهی فکری، استفادهی موثر از منابع، حفظ منابع طبیعی و سایر عوامل موثر در ارتقاء استاندارد و کیفیت زندگی را شامل شود.
ارزیابی تکنولوژی:
بنگاههای آینده گرا و رقابت جو نیاز به یک استراتژی تکنولوژی دارند تا بتوانند همگام با تغییرات تکنولوژی جلو بروند. البته تدوین این استراتژی نیز نیازمند پیش بینی و ارزیابی تکنولوژی از منظر بنگاه است.